دلم عجیب گرفته

خواهش میکنم تا آخر بخونید و جوابم را بدید.

امروز میخوام باهاتون دردو دل کنم  بهم گوش میدید ؟

تا حالا این طوری نشده بودم

این قدر تنها اینقدر بی کس پس کجایی تو که میگفتی همیشه هستی خدا کجایی چرا جوابم نمیدی دارم دیوونه میشم خدای من قربونت برم چرا هنوز نوبت من نشده که جوابم را بدی خدایا من بنده بدت بودم ولی تو ببخش  . خدایا دیگه طاقت این همه سختی را ندرام  تحملم تموم شده دیگه نمیکشم کم آورده آره خدای من تو برنده شدی مثل همیشه ولی دیگه بسه دیگه نمیخوام تنها باشم . یه همدم میخوام

بارون که میاد حس دیگه ای دارم . چرا شو نمیدونم اما میدونم دلم میخواد ساعتها بشینم و قطرات بارون رو که از آسمون میاد ببینم و اگه  صدای برخورد این قطرات با زمین هم شنیده بشه دیگه بزم کامله

یک نوع دلتنگی سراغم میاد که دیگه حال و حوصله هیچ چیز و هیچ

کس را ندارم . دلم میخواد دنیا متوقف بشه و بشینم یه دل سیر اشک بریزم.

مگه خدا همه انسانها رو برابر نیافریده مگه همه دل ندارند .پس چرا ما  همه چیزهای خوب رو برای خودمون میخواهیم حتی تو دعا هامون ؟ و  شب و روزدست به هر کاری  میزنیم تا ثابت کنیم از دیگران برتریم و چرا همدل نیستیم ؟

بارون که میاد آروم میشم و مثل یک بچه آدم میشینم یک گوشه و فکر میکنم ،به روزهای گذشته و به روزهای آینده و اینکه قراره چه کارهایی انجام بدم از خدا بخوام ببخشه ؟آره بارون منو مجبور میکنه کمی خودم فکر کنم.

شما خوشبختین ؟
اصلا خوشبختی چیه؟

تو خوشبختی را تو چی میبینی ؟

من تو چی میبینم ؟

چرا ؟

کی میتونه جواب چرا های منا بده ؟

کدومتون میدونه ؟ چرا ؟

چرا من ؟

این همه آدم بد وجود داره چرا من ؟

چرا من این قدر بدبختم ؟

چرا تنهام ؟

چرا همه یه تکیه گاه دارن ولی من....

 (یکیتون بگه من چکار کنم دارم دق میکنم از تنهایی؟)

یه دختر تنها یه آسمون تردید

به هر کسی دل بست ازش خیانت دید

منتظر جوابتون به سؤالم هستم .

یا علی